کوچ اجباری مردم شهرستان عسلویه با تهاجم صنایع نفت و گاز

اگر این تصور را غلط می‌دانید، اندکی نیز به این شهر و دیار و مردمان آن برسید

کسانی که با تاریخ و گذشته های مردم در محدوده ی شهرستان عسلویه آشنایی دارند، به خوبی می‌دانند که اگر نبودِ همت و استقامت و پایمردی اهالی این منطقه، امروز بسیاری از این نقاط زر خیز، در تصرف و مالکیت کشورها و قدرت های بخش عربی و غربی خلیج فارس قرار داشت، کما اینکه میتوان برای نمونه، جزایر سه گانه تنب های بزرگ و کوچک و ابوموسی مثال آورد که آنان به غلط ادعای مالکیت بر آن ها را دارند !! لذا اکنون عجیب و ظالمانه و ناسپاسانه بنظر میرسد که برخی دولت های مستقر در ایران، نه تنها قدر و ارزش ساکنان و بانیان گذشته و حال و آینده اهالی اصلی این مناطق را درک ننموده بلکه آگاهانه و یا ناآگانه، موجبات رنجش و آزردگی آنان را فراهم ساخته و وادار به کوچ های اجباری و دسته جمعی کرده اند !!؟؟
می‌دانیم که مجموع روستاهای ساحلی و بندری واقع در این سرزمین باستانی بخصوص شهرهای عسلویه و نخل تقی،عمدتا در محدوده ی تنگ و غیر قابل توسعه و گسترش متوازن صنعتی قرار گرفته و بگونه ای ملموس از ادامه یک زندگانی مناسب و مطلوب انسانی برای ساکنان آن، بازمانده است، زیرا تبدیل به قفسی تنگ و تاریک با سازه های گازی و پتروشیمی و دیگر ملحقات و متعلقات آنها شده است، آن هم بطوری که حتی امکان تنفسی معمولی برای زیستن هر جانداری بخصوص انسانها را نیز از آنان سلب کرده است !! بنا بر این در یک چنین محیطی که متاسفانه عاری از هرگونه امکانات حتی ابتدایی برای دوا و درمان وبهداشت عمومی در این عصر و زمانه است، و مردم نیز هیچ راه مفر دیگری برای نجات خود نمی بینند، ناگزیر از پذیرش یک کوچ اجباری و دل بریدن از علایق و فرهنگ واعتقادات سنتی و دیر پای خویش میشوند تا بقولی” علی بماند و حوضش” !!!
یکی دیگر از نمونه های شکل گیری این ذهنیت در میان برخی کنشگران عسلویه، نبود کمترین امکانات درمانی و بهداشتی در این نواحی و حتی در مرکز استان، وزیر نفت مبادرت به کلنگ‌زنی یک بیمارستان با سرمایه گذاری این وزارتخانه در زادگاهش (شیراز) می نمایند.
حال با عنایت به آنچه که مختصرا در سطور قبل به عرض رسید، آیا به بسیاری از مردم شهرستان عسلویه حق می‌دهید که بر این باور شده باشند که برخی از حکمرانان جمهوری اسلامی ایران، به جد و با تصمیمات قبلی، تعمداًو با در پیش گرفتن چنین رفتارهایی در مناطق واقع در شهرستان عسلویه، در حال فرهنگ و اعتقاد زدایی از مردم این ناحیه و شاید هم دیگر مناطق اکثرا عرب و سنی نشین ایران هستند !؟ بویژه وقتی که می بینند در جایگزینی از کوچ اجباری ساکنان اصلی و تاریخی این سرزمین، روزانه ده ها و بلکه صدها نفر دیگر از نقاط مختلف ایران و آنهم به بهانه کار و اشتغال، سرازیر این محدوده ی گرم و نامناسب جغرافیایی در مقایسه با نقاط خوش آب هوای کشورمان می نمایند !؟
سکوت شیخ موسی احمدی نماینده مجلس شورای اسلامی درخصوص این موضوع که زیان های غیر قابل جبران ناپذیری و غیر قابل ترمیم خواهد داشت، جای گلایه مندی را فراهم کرده است.
اگر واقعا اینگونه است که برخی می اندیشند و البته در باور من نمی‌گنجد – پس بسم الله !!! و اگر این تصور را غلط می‌دانید، اندکی نیز به این شهر و دیار و مردمان آن برسید و توجه نمایید تا هم باعث گسترش هرچه بیشتر چنین تفکر خطرناک وتفرقه افکنانه ملی نشوید، هم باعث آبادی و عمرانی متناسب این دیار با دیگر نقاط مملکت شوید، و هم اینکه با اتخاذ چنین عملی، اهالی این دیار را نیز دعا و ثنا گوی همیشگی خود سازید !؟

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *